جدول جو
جدول جو

معنی زرند کرمان - جستجوی لغت در جدول جو

زرند کرمان
(زَ رَ)
قصبۀ مرکزی بخش زرند شهرستان کرمان است که در میان جلگه و بر سر راه فرعی کرمان و راور و شمال باختری کرمان واقع است و 4500 تن سکنه دارد. در این قصبه دبستان، ادارات آموزش و پرورش، بهداری، دارائی، دادگاه، پست و تلگراف، ثبت، ژاندارمری و تعدادی دکان وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ جُ)
ده مرکز دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 58هزارگزی شمال کرمان سر راه مالرو شهداد - راور. کوهستانی و سردسیراست. سکنۀ آن 870 تن شیعه و زبان فارسی است. آب آن از سه رشته قنات و محصول آن غلات، حبوبات، تریاک و شغل مردم زراعت و صنایع دستی اهالی قالی بافی با نقشه است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان. یک هزارگزی جنوب زرند. سر راه فرعی زرند به کرمان. جلگه. معتدل. سکنه 90 تن. زبان فارسی. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، پنبه، پسته. شغل اهالی زراعت. راه مالرو. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان در 12هزارگزی جنوب زرند و چهار هزارگزی شمال راه مالرو زرند - رفسنجان. جلگه و معتدل است. 178 تن سکنۀ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن پسته، پنبه و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکیست از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 40هزارگزی شمال باختری زرند و 6هزارگزی خاور فرعی زرند به راور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 14 هزارگزی باختر زرند سر راه مالروی زرند به رفسنجان، آب آن از قنات و راه آن مالرو است و یک باب دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان طغرالجرد بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در 49هزارگزی شمال زرند و ششهزارگزی خاور فرعی راور به زرند. 12 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان، که در 60 هزارگزی باختر زرند و سر راه زرند به بافق قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 372تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات، حبوب، پنبه، پسته و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(فِ دِ سَ)
دهی است از بخش زرند شهرستان کرمان که دارای 69 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، حبوب، پسته و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
دهی از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان. سکنۀ آن 345 تن است. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در64هزارگزی جنوب باختری زرند. سکنۀ آن 132 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان. سکنۀ آن 10 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(گُ شَ)
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 8000گزی شمال زرند و 3000گزی باختر راه فرعی زرند به راور. دارای 5 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سیلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 35هزارگزی جنوب زرند، واقع در 11هزارگزی خاور راه مالرو زرند با 213 تن سکنه. آب آن از قنات راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(سِ طَ)
ده کوچکی است از دهستان های زرند کرمان که در 15 هزارگزی شمال شرقی زرند و چهار هزارگزی مغرب راه مالرو زرند به رفسنجان قرار دارد و دارای 17 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا